قطعهادبی
احتضار
_تو رو به ذاتت قسم میدم بیشتر از این دست دست نکن، تا قرعه به اسمت در اومده کار رو تموم کن. برو و بزار
_تو رو به ذاتت قسم میدم بیشتر از این دست دست نکن، تا قرعه به اسمت در اومده کار رو تموم کن. برو و بزار
درود. من در طی زندگی در گروهها و مجالس اموزشی، زیاد شرکت کردهام اما گاهی وقتها در بعضی از آنها حضورم فقط فیزیکی بوده. از
از دیروز که این پروژه را شروع کردم؛ برای حسن افتتاح و نیز به پاس قدردانی از مقام مادر بهعنوان کسی که از ابتدا مرا
دیوانهوار امید داشتن. امیدداشتن برای شتابیدن. شتابیدن برای زیستن. زیستن برای جنگیدن. جنگیدن برای ارزیدن. ارزیدن برای بودن. بودن برای نبودن. نبودن برای جستن. جستن
شادی لحظه ای من شادم زیرا اراده خداوند از ازل بر این قرار گرفته که اسم مرا در دفتر حیات بیاورد. شادم که اینک در